طلوع عشق
طلوع عشق
چشمان ِتر؛
پرتو ِ نگاهت؛
درست در زمان که در دلت لنگر انداختم
غروب عشق در روزهای سرد زمستانی
وتو سردترین جزیره تاریخ
...
من آب شدم
نه مثل برفی که گفتی
ننشسته آب شد
من آب شدم مثل مجنونی که دیگر مالک لیلی نبود.
رضاشریعتی
طلوع عشق
چشمان ِتر؛
پرتو ِ نگاهت؛
درست در زمان که در دلت لنگر انداختم
غروب عشق در روزهای سرد زمستانی
وتو سردترین جزیره تاریخ
...
من آب شدم
نه مثل برفی که گفتی
ننشسته آب شد
من آب شدم مثل مجنونی که دیگر مالک لیلی نبود.
رضاشریعتی